۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۷, یکشنبه


راستی آدم ها چطوری روشن می شوند؟ از خواب بلند شدن و راه رفتن یعنی روشن شدن؟ بدنیا آمدن یعنی روشن شدن؟ دانشگاه را تمام کردن چطور؟ چه موقع موقع روشن شدن آدم ها است؟ کدام جایی دکمه ای است؛ بنزین و مملین لازمه ؟ فلسفه و انگیزه ای لازمه ؟ چه است این دکمه ؟ و یا نکنه هم الان ما روشن باشیم و ندانیم؛ مثل همین کره زمین که هی می گرده و می گرده ولی هیچ حس نمی کنه؛ نکنه ماها با همین فیسبوک در حال تکان دادن این جهانیم تا از خواب برخیزد؛ نکنه همین صفحه کلید ها کلیدهای چندین میلیون و میلیارد رمزهای روشن شدن این جهان و تو باشد!
ولی تا کی باید به این صفحه نگاه کرد و یا هم نوشت تا اتفاقی رخ دهد! چهل شبانه روز تمرکز لازمه؟ چهل شبانه روز ریاضت کشیدن انترنتی چطور؟ تا جرقه ای رخ دهد و کسی ظهور کند از این صفحه ای دیجیتالی!
چرا ذهن ما ها قفل کرده در این عصر و زمانه و کسی نیست که دعایی جوشن کبیر وصغیر برای این فیسبوک بسازه؛ دعایی که هی بخوانی و بخوانی تا این صفحه جان بگیره و دستی از غیب برخیزه و بزند در گردنت!!!
امن یجیب المضطره ...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیدگاه